معنی فارسی unaspirated

B1

بدون تنفس، به صداهایی اطلاق می‌شود که با تنفس اضافی تولید نمی‌شوند.

Articulated without aspiration; lacking a burst of breath.

adjective
معنی(adjective):

Not aspirated.

example
معنی(example):

در واج‌شناسی، برخی از صامت‌ها بدون تنفس هستند.

مثال:

In phonetics, some consonants are unaspirated.

معنی(example):

شما می‌توانید صداهای بدون تنفس را در زبان‌های مختلف شناسایی کنید.

مثال:

You can identify unaspirated sounds in different languages.

معنی فارسی کلمه unaspirated

: معنی unaspirated به فارسی

بدون تنفس، به صداهایی اطلاق می‌شود که با تنفس اضافی تولید نمی‌شوند.