معنی فارسی unashamedly
B1 /ˌʌnəˈʃeɪmɪdli/بیشرم، به شیوهای که بدون احساس گناه یا شرم چیزی را انجام میدهند.
In a way that shows no shame.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In an unashamed manner.
example
معنی(example):
او بدون شرمندگی اشتباهاتش را قبول کرد.
مثال:
He unashamedly admitted his mistakes.
معنی(example):
او بدون شرمندگی عشقش به هنر را ابراز کرد.
مثال:
She unashamedly expressed her love for art.
معنی فارسی کلمه unashamedly
:
بیشرم، به شیوهای که بدون احساس گناه یا شرم چیزی را انجام میدهند.