معنی فارسی uncapping

A2

عمل باز کردن درپوش یا درب یک شی.

The act of removing a cap from an object.

verb
معنی(verb):

To remove a cap or cover from.

معنی(verb):

To take off one's cap.

example
معنی(example):

باز کردن درب شیشه کمک می‌کند تا بوی مربا آزاد شود.

مثال:

Uncapping the jar helps release the smell of the jam.

معنی(example):

باز کردن درپوش هایلایترها رنگ‌های روشن آنها را نشان داد.

مثال:

Uncapping the highlighters revealed their bright colors.

معنی فارسی کلمه uncapping

: معنی uncapping به فارسی

عمل باز کردن درپوش یا درب یک شی.