معنی فارسی uncatchable

B1

قابل دستگیری نبودن، به معنای اینکه چیزی یا کسی به قدری سریع یا مخفی است که نمی‌توان آن را گرفت یا پیدا کرد.

Impossible to catch or apprehend.

adjective
معنی(adjective):

Not catchable; that cannot be caught.

example
معنی(example):

سوپر قهرمان آنقدر سریع بود که قابل دستگیری نبود.

مثال:

The superhero was so fast that he was uncatchable.

معنی(example):

پرنده نادر قابل دستگیری نیست و درختان بلند پنهان شده است.

مثال:

The rare bird is uncatchable, hiding high in the trees.

معنی فارسی کلمه uncatchable

: معنی uncatchable به فارسی

قابل دستگیری نبودن، به معنای اینکه چیزی یا کسی به قدری سریع یا مخفی است که نمی‌توان آن را گرفت یا پیدا کرد.