معنی فارسی uncle tom

B2

شخصیتی در ادبیات که به نحوی به تصویر کشیده می‌شود که نشان‌دهنده تسلیم و وفاداری است.

A derogatory term used to describe a black person who is perceived as overly submissive to white authority.

example
معنی(example):

اصطلاح 'انکل تام' معمولاً به شیوه‌ای تحقیرآمیز استفاده می‌شود.

مثال:

The term 'Uncle Tom' is often used in a derogatory way.

معنی(example):

در ادبیات، انکل تام نماینده یک شخصیت بحث‌برانگیز است.

مثال:

In literature, Uncle Tom represents a controversial character.

معنی فارسی کلمه uncle tom

: معنی uncle tom به فارسی

شخصیتی در ادبیات که به نحوی به تصویر کشیده می‌شود که نشان‌دهنده تسلیم و وفاداری است.