معنی فارسی unclose
B1 /ʌnˈkləʊz/عمل باز کردن یا گشودن چیزی که بسته شده است.
To open or to reverse the action of closing.
- verb
verb
معنی(verb):
To open; to unclench.
example
معنی(example):
لطفاً در را باز کنید؛ اینجا خیلی گرم است.
مثال:
Please unclose the door; it’s too hot in here.
معنی(example):
باید پنجره را باز کنم چون بوی بدی اینجا بود.
مثال:
I had to unclose the window because of the bad smell.
معنی فارسی کلمه unclose
:
عمل باز کردن یا گشودن چیزی که بسته شده است.