معنی فارسی unconformities

B1

ناهماهنگی‌ها به وضعیتی در زمین‌شناسی اشاره دارند که در آن یک لایه سنگی به‌وضوح با لایه‌های دیگر دارای عدم تطابق است.

A term in geology referring to a surface of contact between different rock strata that represents a gap in the geological record.

noun
معنی(noun):

A lack of conformity

معنی(noun):

A gap in time in rock strata, where erosion occurs while deposition slows or stops

example
معنی(example):

ناهماهنگی‌ها در زمین‌شناسی نشان‌دهنده یک شکاف در رکورد زمین‌شناسی هستند.

مثال:

Unconformities in geology indicate a gap in the geological record.

معنی(example):

تحقیق در مورد ناهماهنگی‌ها به ما کمک می‌کند تا تاریخ زمین را بهتر درک کنیم.

مثال:

The study of unconformities helps us understand Earth's history better.

معنی فارسی کلمه unconformities

: معنی unconformities به فارسی

ناهماهنگی‌ها به وضعیتی در زمین‌شناسی اشاره دارند که در آن یک لایه سنگی به‌وضوح با لایه‌های دیگر دارای عدم تطابق است.