معنی فارسی unconstructive
B1 /ˌʌnkənˈstɹʌktɪv/غیرسازنده، نفعی برای بهبود یا پیشرفت نداشته و باعث تضعیف می‌شود.
Not helpful; not contributing to improvement or progress.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not constructive; unhelpful.
example
معنی(example):
انتقاد او غیرسازنده بود و کمکی به پروژه نکرد.
مثال:
His criticism was unconstructive and did not help the project.
معنی(example):
بازخورد غیرسازنده می‌تواند مانع رشد شود.
مثال:
Unconstructive feedback can hinder growth.
معنی فارسی کلمه unconstructive
:
غیرسازنده، نفعی برای بهبود یا پیشرفت نداشته و باعث تضعیف می‌شود.
