معنی فارسی uncouth

B2 /ʌnˈkuːθ/

بی‌ادب، ناگوار، به رفتار یا شخصی اشاره دارد که بی‌نزاکت و بی‌تربیت است.

Rude, unrefined, or lacking in social grace.

adjective
معنی(adjective):

Unfamiliar, strange, foreign.

معنی(adjective):

Clumsy, awkward.

معنی(adjective):

Unrefined, crude.

example
معنی(example):

اظهار نظرهای بی‌ادب او باعث شد همه احساس ناراحتی کنند.

مثال:

His uncouth remarks made everyone feel awkward.

معنی(example):

او رفتارهای بی‌ادب او را بسیار ناامیدکننده دانست.

مثال:

She found his uncouth manners to be very off-putting.

معنی فارسی کلمه uncouth

: معنی uncouth به فارسی

بی‌ادب، ناگوار، به رفتار یا شخصی اشاره دارد که بی‌نزاکت و بی‌تربیت است.