معنی فارسی uncrowded

B1

غیرشلوغ، اشاره به مکان‌هایی که تعداد زیادی از افراد در آن‌ها جمع نشده‌اند.

Not crowded; referring to places that do not have many people.

adjective
معنی(adjective):

Not crowded

example
معنی(example):

پارک در صبح زود شلوغ نبود.

مثال:

The park was uncrowded during the early morning.

معنی(example):

ما در طول تعطیلات خود از یک ساحل غیرشلوغ لذت بردیم.

مثال:

We enjoyed an uncrowded beach during our vacation.

معنی فارسی کلمه uncrowded

: معنی uncrowded به فارسی

غیرشلوغ، اشاره به مکان‌هایی که تعداد زیادی از افراد در آن‌ها جمع نشده‌اند.