معنی فارسی undenominational
B2بدون وابستگی به مذهب خاص، به معنای باز و غیرمذهبی.
Not affiliated with any particular religious denomination.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Nondenominational: not denominational, used e.g. of a church.
example
معنی(example):
این مدرسه بدون وابستگی دینی است و از تمام مذاهب استقبال میکند.
مثال:
The school is undenominational and welcomes all faiths.
معنی(example):
آنها بر آموزشهای بدون وابستگی دینی تمرکز دارند.
مثال:
They focus on undenominational teachings.
معنی فارسی کلمه undenominational
:
بدون وابستگی به مذهب خاص، به معنای باز و غیرمذهبی.