معنی فارسی undented
B1بدون دندانه، به معنای اینکه چیزی شکسته یا آسیب ندیده است.
Not having any dents; undamaged.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not dented.
example
معنی(example):
این خودرو پس از تعمیر بدون دندانه است.
مثال:
The car is undented after the repair.
معنی(example):
او در تمام طول رویداد سطح را بدون دندانه نگه داشت.
مثال:
He kept the surface undented throughout the event.
معنی فارسی کلمه undented
:
بدون دندانه، به معنای اینکه چیزی شکسته یا آسیب ندیده است.