معنی فارسی under load
B1زیر بار، شرایطی که یک شیء تحت فشار یا وزن قرار میگیرد.
In a state of being burdened or weighed down.
- OTHER
example
معنی(example):
پل به طور جزئی زیر بار لرزید.
مثال:
The bridge swayed slightly under load.
معنی(example):
دستگاه حتی در زیر بار نیز به خوبی عمل کرد.
مثال:
The machine performed well even under load.
معنی فارسی کلمه under load
:
زیر بار، شرایطی که یک شیء تحت فشار یا وزن قرار میگیرد.