معنی فارسی underlip
B1 /ˈʌndɚˌlɪp/لب پایینی، قسمت زیرین لب که به هنگام صحبت یا غذا خوردن دیده میشود.
The lower lip of the mouth.
- noun
noun
معنی(noun):
The lower lip.
example
معنی(example):
او وقتی که عصبی بود، لب پایینیاش را گاز گرفت.
مثال:
He bit his underlip when he was nervous.
معنی(example):
او رژ لب را به لب پایینیاش زد تا آرایشش کامل شود.
مثال:
She applied lipstick to her underlip to complete her makeup.
معنی فارسی کلمه underlip
:
لب پایینی، قسمت زیرین لب که به هنگام صحبت یا غذا خوردن دیده میشود.