معنی فارسی under one's belt
B2زیر بغل، به تجربیات یا موفقیتهایی اشاره دارد که شخص به دست آورده است.
To have gained or achieved something, typically experience or accomplishments.
- IDIOM
example
معنی(example):
او چندین دستاورد زیر بغلش دارد.
مثال:
She has several achievements under her belt.
معنی(example):
داشتن یک مدرک زیر بغلش به او در مصاحبههای شغلی کمک میکند.
مثال:
Having a degree under his belt helps him in job interviews.
معنی فارسی کلمه under one's belt
:زیر بغل، به تجربیات یا موفقیتهایی اشاره دارد که شخص به دست آورده است.