معنی فارسی under the table

B1

عملی که به صورت غیررسمی و پنهانی انجام می‌شود، به ویژه در موارد مالی.

Done secretly, often to avoid legal or ethical obligations, especially in financial contexts.

example
معنی(example):

او یک پرداخت غیررسمی دریافت کرد.

مثال:

He received a payment under the table.

معنی(example):

آنها برای فرار از مالیات یک معامله غیررسمی کردند.

مثال:

They made a deal under the table to avoid taxes.

معنی فارسی کلمه under the table

: معنی under the table به فارسی

عملی که به صورت غیررسمی و پنهانی انجام می‌شود، به ویژه در موارد مالی.