معنی فارسی under-feed

B2

به معنای ارائه نکردن مقدار کافی غذا یا مواد لازم به حیوان یا گیاه است.

To provide insufficient nourishment or food to an animal or plant.

example
معنی(example):

کشاورز به دلیل خشکسالی مجبور شد دام‌ها را کمتر تغذیه کند.

مثال:

The farmer had to under-feed the livestock due to the drought.

معنی(example):

اگر گیاهان را کمتر تغذیه کنید، به درستی رشد نخواهند کرد.

مثال:

If you under-feed the plants, they will not grow properly.

معنی فارسی کلمه under-feed

: معنی under-feed به فارسی

به معنای ارائه نکردن مقدار کافی غذا یا مواد لازم به حیوان یا گیاه است.