معنی فارسی under-price
B2قیمتگذاری کمتر از ارزش واقعی یا معمول یک کالا یا خدمات.
To set a price lower than what something is worth or lower than the normal price.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند قیمت محصول را کمتر از حد معمول تعیین کنند تا مشتریان بیشتری جذب کنند.
مثال:
They decided to under-price the product to attract more customers.
معنی(example):
قیمتگذاری پایین خطرناک است، زیرا میتواند به حاشیههای سود آسیب بزند.
مثال:
It's risky to under-price items, as it can hurt profit margins.
معنی فارسی کلمه under-price
:
قیمتگذاری کمتر از ارزش واقعی یا معمول یک کالا یا خدمات.