معنی فارسی under-priced
B2توصیف اجناس یا خدماتی که قیمت آنها کمتر از ارزش واقعی آنها تعیین شده است.
Describes items or services that are priced lower than their true worth.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این کتاب نادر معمولاً در بسیاری از فروشگاهها قیمت پایینتری دارد.
مثال:
This rare book is often under-priced in many stores.
معنی(example):
کارشناسان بر این باورند که املاک با قیمت پایین به مرور زمان ارزش بیشتری پیدا خواهند کرد.
مثال:
Experts believe under-priced properties will increase in value over time.
معنی فارسی کلمه under-priced
:
توصیف اجناس یا خدماتی که قیمت آنها کمتر از ارزش واقعی آنها تعیین شده است.