معنی فارسی under-surfaces
B2زیرسطحات به معنای سطوح زیرین و کشف نشده در ساختارها و شی ها است.
The various lower surfaces of a structure or object.
- NOUN
example
معنی(example):
هنرمند روی زیرسطوح مجسمه تمرکز کرد.
مثال:
The artist focused on the under-surfaces of the sculpture.
معنی(example):
تمیز کردن زیرسطوح میتواند جزئیات پنهان را نمایان کند.
مثال:
Cleaning under-surfaces can reveal hidden details.
معنی فارسی کلمه under-surfaces
:
زیرسطحات به معنای سطوح زیرین و کشف نشده در ساختارها و شی ها است.