معنی فارسی under-value

B1

به معنای کم‌اهمیت جلوه دادن یا تخمین نادرست ارزش چیزی.

To assign less importance or value to something than it deserves.

example
معنی(example):

بسیاری از افراد اهمیت سلامت روان را کم‌اهمیت می‌شمارند.

مثال:

Many people under-value the importance of mental health.

معنی(example):

این مطالعه نشان می‌دهد که ما اغلب از شادی‌های ساده در زندگی کم‌اهمیت می‌شماریم.

مثال:

The study suggests that we often under-value simple joys in life.

معنی فارسی کلمه under-value

: معنی under-value به فارسی

به معنای کم‌اهمیت جلوه دادن یا تخمین نادرست ارزش چیزی.