معنی فارسی under-values
B1به معنای پایینتر تخمین زدن یا کماهمیت جلوه دادن ارزشی.
To assess something as less valuable or important than it actually is.
- VERB
example
معنی(example):
این تحلیل نقش آموزش در جامعه را کماهمیت جلوه میدهد.
مثال:
The analysis under-values the role of education in society.
معنی(example):
رویکرد او در فرایند استخدام، تجربه را کماهمیت میشمارد.
مثال:
His approach under-values experience in the hiring process.
معنی فارسی کلمه under-values
:
به معنای پایینتر تخمین زدن یا کماهمیت جلوه دادن ارزشی.