معنی فارسی underactive

B2

کم‌فعال به حالتی اشاره دارد که یک قسمت از بدن یا ذهن کمتر از حالت طبیعی عمل می‌کند یا فعالیت کمتری دارد.

Describing a state where something, such as a gland or mental activity, is less active than normal.

adjective
معنی(adjective):

Less than normally active.

example
معنی(example):

او با تیروئید کم‌فعال تشخیص داده شد.

مثال:

She was diagnosed with an underactive thyroid.

معنی(example):

ذهن کم‌فعال می‌تواند به خستگی منجر شود.

مثال:

An underactive mind may lead to boredom.

معنی فارسی کلمه underactive

: معنی underactive به فارسی

کم‌فعال به حالتی اشاره دارد که یک قسمت از بدن یا ذهن کمتر از حالت طبیعی عمل می‌کند یا فعالیت کمتری دارد.