معنی فارسی undercounted
B2تحت شمارش قرار گرفته، به معنای افرادی که به تعداد کمتری از آنچه که واقعاً وجود دارند شمارش شدهاند.
Counted in a number less than the actual amount.
- verb
verb
معنی(verb):
To count to an insufficient degree; to count one thing disproportionately less than another
example
معنی(example):
بسیاری از مردم احساس میکنند که در آمارگیری تحت شمارش قرار گرفتهاند.
مثال:
Many people feel they have been undercounted in the census.
معنی(example):
جمعیت تحت شمارش شده ممکن است برنامهریزی مؤثر سیاستها را مختل کند.
مثال:
The undercounted population may hinder effective policy planning.
معنی فارسی کلمه undercounted
:
تحت شمارش قرار گرفته، به معنای افرادی که به تعداد کمتری از آنچه که واقعاً وجود دارند شمارش شدهاند.