معنی فارسی underdamps

B1

دستگاه‌هایی که رطوبت را به درستی تنظیم نمی‌کنند و ممکن است مشکلاتی ایجاد کنند.

Devices that fail to adequately control humidity levels, potentially causing issues.

noun
معنی(noun):

An underlying dampness.

verb
معنی(verb):

To fail to sufficiently suppress vibrations in.

example
معنی(example):

تنظیم‌کننده‌های رطوبت در کنترل جریان هوا در ساختمان به درستی عمل نمی‌کنند.

مثال:

The undampers don't control the airflow properly in the building.

معنی(example):

استفاده از تنظیم‌کننده‌های رطوبت می‌تواند به افزایش سطح رطوبت در داخل منازل منجر شود.

مثال:

Using underdamps can lead to increased humidity levels indoors.

معنی فارسی کلمه underdamps

: معنی underdamps به فارسی

دستگاه‌هایی که رطوبت را به درستی تنظیم نمی‌کنند و ممکن است مشکلاتی ایجاد کنند.