معنی فارسی undereyes

B2

منطقه زیر چشم‌ها که می‌تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند سن یا خواب ناکافی قرار گیرد.

The area located directly below the eyes, concerned with aesthetic appearance.

noun
معنی(noun):

The area of skin immediately under the eye.

example
معنی(example):

بسیاری از افراد از کرم‌ها برای کاهش چین و چروک‌ها و لکه‌های تیره زیر چشم‌ها استفاده می‌کنند.

مثال:

Many people use creams to reduce wrinkles and dark spots undereyes.

معنی(example):

آرایش می‌تواند زیر چشم‌ها را روشن کند تا ظاهری تازه به چهره دهد.

مثال:

Makeup can brighten the undereyes for a fresh look.

معنی فارسی کلمه undereyes

: معنی undereyes به فارسی

منطقه زیر چشم‌ها که می‌تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند سن یا خواب ناکافی قرار گیرد.