معنی فارسی underprop

B1

زیرپهلوانی، پشتیبانی یا تقویت ساختار چیزی به منظور پیشگیری از کاهش استحکام یا سقوط آن.

To support or strengthen something to prevent it from falling or collapsing.

verb
معنی(verb):

To prop from beneath; to put a prop under; to support; to uphold, prop up.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند تا ساختمان قدیمی را زیرپهلوانی کنند تا از سقوط آن جلوگیری کنند.

مثال:

They decided to underprop the old building to prevent it from collapsing.

معنی(example):

با استفاده از تیرک‌های چوبی، آنها توانستند سقف سنگین را زیرپهلوانی کنند.

مثال:

Using wooden beams, they were able to underprop the heavy roof.

معنی فارسی کلمه underprop

: معنی underprop به فارسی

زیرپهلوانی، پشتیبانی یا تقویت ساختار چیزی به منظور پیشگیری از کاهش استحکام یا سقوط آن.