معنی فارسی underqualified

B1

زیرصلاحیت، به وضعیتی اشاره دارد که فرد یا گروهی به اندازه کافی مهارت یا تجربه لازم را ندارد.

Lacking the necessary skills or qualifications for a job or task.

adjective
معنی(adjective):

Lacking the suitable qualifications for a particular job.

example
معنی(example):

او برای دوره ریاضیات پیشرفته احساس نداشتن صلاحیت کافی کرد.

مثال:

He felt underqualified for the advanced mathematics course.

معنی(example):

بسیاری از متقاضیان برای موقعیت شغلی دارای صلاحیت کافی نبودند.

مثال:

Many applicants were underqualified for the job position.

معنی فارسی کلمه underqualified

: معنی underqualified به فارسی

زیرصلاحیت، به وضعیتی اشاره دارد که فرد یا گروهی به اندازه کافی مهارت یا تجربه لازم را ندارد.