معنی فارسی underscrubbing
B1عمل پاکسازی و رسوبزدایی ناکافی از مناطق خاص مانند زمین یا لبه دریاچه.
The action of not sufficiently clearing away shrubbery or undergrowth.
- NOUN
example
معنی(example):
پاکسازی ناکافی لبه دریاچه سلامتی اکولوژیکی آن را بهبود بخشیده است.
مثال:
The underscrubbing of the lake's edge has improved its ecological health.
معنی(example):
پاکسازی ناکافی مناسب برای نگهداری مناظر ضروری است.
مثال:
Proper underscrubbing is essential for maintaining the landscape.
معنی فارسی کلمه underscrubbing
:
عمل پاکسازی و رسوبزدایی ناکافی از مناطق خاص مانند زمین یا لبه دریاچه.