معنی فارسی undersoil

B1

لایه‌ای از خاک زیر سطح زمین که می‌تواند شامل ریشه‌های گیاهان و مواد مغذی باشد.

The layer of soil that is beneath the surface, often vital for plant growth.

noun
معنی(noun):

The soil underneath the surface / topsoil and above the bedrock.

example
معنی(example):

کشاورزان در زیر خاک محصولات را پرورش می‌دهند تا به رشد آنها کمک کنند.

مثال:

Farmers grow crops in the undersoil to help them thrive.

معنی(example):

زیر خاک رطوبت مورد نیاز برای رشد گیاهان را حفظ می‌کند.

مثال:

The undersoil retains moisture essential for plant growth.

معنی فارسی کلمه undersoil

: معنی undersoil به فارسی

لایه‌ای از خاک زیر سطح زمین که می‌تواند شامل ریشه‌های گیاهان و مواد مغذی باشد.