معنی فارسی undertip

B1

انعام ندادن کمتر از حد انتظار یا معمول، به ویژه در خدمات، که در اینجا به فعالیت‌های مربوط به رستوران اشاره دارد.

To give a gratuity or tip that is less than what is customary or expected.

verb
معنی(verb):

To leave (somebody) a tip (gratuity) that is too small.

مثال:

It's not a good idea to undertip your waitress.

example
معنی(example):

نادیده گرفتن انعام دادن به گارسون بی ادبانه محسوب می‌شود.

مثال:

It's considered rude to undertip the waiter.

معنی(example):

بسیاری از مشتریان وقتی راضی نیستند تمایل به ندادن انعام کم دارند.

مثال:

Many customers tend to undertip when they are not satisfied.

معنی فارسی کلمه undertip

: معنی undertip به فارسی

انعام ندادن کمتر از حد انتظار یا معمول، به ویژه در خدمات، که در اینجا به فعالیت‌های مربوط به رستوران اشاره دارد.