معنی فارسی underwhelming
B1ناامیدکننده، به معنای احساسی که محصول یا تجربه‌ای قادر به جذب توجه و هیجان نباشد.
Not producing the expected excitement or interest; disappointing.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Failing to interest; not as exciting as promised or expected.
example
معنی(example):
پایان فیلم ناامیدکننده بود و به توقعات نرسید.
مثال:
The finale was underwhelming and didn't meet the hype.
معنی(example):
با وجود تمام ستایش‌ها، کتاب را ناامیدکننده یافتم.
مثال:
I found the book to be underwhelming despite all the praise.
معنی فارسی کلمه underwhelming
:
ناامیدکننده، به معنای احساسی که محصول یا تجربه‌ای قادر به جذب توجه و هیجان نباشد.
