معنی فارسی undismayed

B1

ناامید نشده، کسی که با وجود مشکلات دلسرد نمی‌شود.

Not discouraged; maintaining resolve.

adjective
معنی(adjective):

Not dismayed; hopeful; calm.

example
معنی(example):

او در برابر چالش‌های پیش رو ناامید نشد.

مثال:

She remained undismayed by the challenges ahead.

معنی(example):

با وجود موانع، او در تلاش‌هایش ناامید نشد.

مثال:

Despite the setbacks, he was undismayed in his efforts.

معنی فارسی کلمه undismayed

: معنی undismayed به فارسی

ناامید نشده، کسی که با وجود مشکلات دلسرد نمی‌شود.