معنی فارسی undogmatic

B2

غیرعقیدتی، عدم پایبندی به عقاید سخت و ثابت و پذیرش دیدگاه‌های مختلف.

Not committed to any set of dogmas; open to different ideas and beliefs.

adjective
معنی(adjective):

Not dogmatic.

example
معنی(example):

او در رویکردش به یادگیری غیرعقیدتی بود.

مثال:

She was undogmatic in her approach to learning.

معنی(example):

نگرش غیرعقیدتی او اجازه برقراری بحث‌های باز را فراهم کرد.

مثال:

His undogmatic attitude allowed for open discussions.

معنی فارسی کلمه undogmatic

: معنی undogmatic به فارسی

غیرعقیدتی، عدم پایبندی به عقاید سخت و ثابت و پذیرش دیدگاه‌های مختلف.