معنی فارسی undone

B1 /ʌnˈdʌn/

ناقص و تمام نشده، به وضعیتی اشاره دارد که کاری به پایان نرسیده است.

Not completed or finished; in a state of disarray or difficulty.

adjective
معنی(adjective):

Not done.

example
معنی(example):

پروژه به دلیل کمبود منابع نیمه‌کاره باقی ماند.

مثال:

The project was left undone due to lack of resources.

معنی(example):

او بعد از جلسه طولانی احساس ناامیدی کرد.

مثال:

She felt undone after the long meeting.

معنی فارسی کلمه undone

: معنی undone به فارسی

ناقص و تمام نشده، به وضعیتی اشاره دارد که کاری به پایان نرسیده است.