معنی فارسی undusted

B1

بدون گرد و غبار، به معنای عدم تمیز کردن از گرد و غبار.

Not having been cleaned of dust.

adjective
معنی(adjective):

Not dusted.

example
معنی(example):

مبلمان به مدت چند هفته گردگیری نشده بود.

مثال:

The furniture was undusted for weeks.

معنی(example):

قفسه‌های گردگیری‌نشده پر از توری‌های عنکبوتی بودند.

مثال:

The undusted shelves were full of cobwebs.

معنی فارسی کلمه undusted

: معنی undusted به فارسی

بدون گرد و غبار، به معنای عدم تمیز کردن از گرد و غبار.