معنی فارسی unending

B1

بی‌پایان، به حالتی اشاره دارد که هیچ گونه انتهایی ندارد و همواره ادامه دارد.

Continuing without end; perpetual and unceasing.

adjective
معنی(adjective):

Not ending; having no end.

example
معنی(example):

صدای بی‌پایان از محل ساخت‌وساز بسیار حواس‌پرت‌کن بود.

مثال:

The unending noise from the construction site was very distracting.

معنی(example):

او هنگام دیدن خانواده‌اش بعد از سال‌ها، شادی بی‌پایانی را احساس کرد.

مثال:

She felt unending joy when she saw her family again after many years.

معنی فارسی کلمه unending

: معنی unending به فارسی

بی‌پایان، به حالتی اشاره دارد که هیچ گونه انتهایی ندارد و همواره ادامه دارد.