معنی فارسی unequalising

B1

عملی که به ایجاد نابرابری یا بی‌توجهی به برابری بين گروه‌ها منجر می‌شود.

The act of creating or exacerbating inequality among people or groups.

example
معنی(example):

این سیاست به خاطر نابرابری فرصت‌ها بین دانش‌آموزان مورد انتقاد قرار گرفت.

مثال:

The policy was criticized for unequalising opportunities among students.

معنی(example):

اقدامات نابرابری می‌تواند به افزایش تنش‌های اجتماعی منجر شود.

مثال:

Unequalising measures can lead to increased social tensions.

معنی فارسی کلمه unequalising

: معنی unequalising به فارسی

عملی که به ایجاد نابرابری یا بی‌توجهی به برابری بين گروه‌ها منجر می‌شود.