معنی فارسی unexplored

B1

به مناطقی اشاره دارد که هنوز بازدید یا تحقیق نشده‌اند.

Refers to areas or subjects that have not been investigated or examined.

adjective
معنی(adjective):

Which has not been explored.

example
معنی(example):

در جنگل‌های بارانی مناطق زیادی وجود دارد که هنوز کشف نشده‌اند.

مثال:

There are many unexplored areas in the rainforest.

معنی(example):

دانشمند در یک زمینه کشف نشده تحقیق کرد.

مثال:

The scientist conducted research in an unexplored field.

معنی فارسی کلمه unexplored

: معنی unexplored به فارسی

به مناطقی اشاره دارد که هنوز بازدید یا تحقیق نشده‌اند.