معنی فارسی unexpressive

B1

به وضعیتی اشاره دارد که در آن احساسات یا افکار به وضوح ابراز نمی‌شوند.

Refers to a lack of expression or emotion in demeanor or appearance.

adjective
معنی(adjective):

Not expressive

example
معنی(example):

چهره غیر بیانی او خواندن افکارش را سخت می‌کرد.

مثال:

His unexpressive face made it hard to read his thoughts.

معنی(example):

شخصیت در کتاب اغلب به عنوان غیر بیانی توصیف می‌شد.

مثال:

The character was often described as unexpressive in the book.

معنی فارسی کلمه unexpressive

: معنی unexpressive به فارسی

به وضعیتی اشاره دارد که در آن احساسات یا افکار به وضوح ابراز نمی‌شوند.