معنی فارسی unforgettable
B1فراموش نشدنی، به تجربه یا چیزی اشاره دارد که به راحتی فراموش نمی‌شود.
Referring to something that is so good or unusual that it cannot be forgotten.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Very difficult or impossible to forget
مثال:
The things he subjected me to were horrible and unforgettable.
example
معنی(example):
اجرای او فراموش نشدنی بود و همه را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
Her performance was unforgettable and moved everyone.
معنی(example):
آنها تعطیلاتی فراموش نشدنی در ساحل داشتند.
مثال:
They had an unforgettable vacation on the beach.
معنی فارسی کلمه unforgettable
:
فراموش نشدنی، به تجربه یا چیزی اشاره دارد که به راحتی فراموش نمی‌شود.
