معنی فارسی unglazed

B1

بدون لعاب، به ظروف یا مواد سرامیکی اطلاق می‌شود که سطح آنها پوشش داده نشده است.

Not covered with a glaze; unfinished or porous.

adjective
معنی(adjective):

Not glazed.

example
معنی(example):

این ظرف بدون لعاب بود و ظاهری روستایی به آن می‌داد.

مثال:

The pot was unglazed, giving it a rustic look.

معنی(example):

او احساس سفال بدون لعاب را به ظروف درخشان ترجیح می‌داد.

مثال:

He preferred the feel of unglazed pottery over shiny dishes.

معنی فارسی کلمه unglazed

: معنی unglazed به فارسی

بدون لعاب، به ظروف یا مواد سرامیکی اطلاق می‌شود که سطح آنها پوشش داده نشده است.