معنی فارسی ungracious

B2

بی‌ادب، ناشایست و بدون سپاس یا احترام به دیگران.

Lacking grace, courtesy, or kindness.

adjective
معنی(adjective):

Not gracious; unkind or cold-hearted.

example
معنی(example):

او پس از باخت بازی بی‌ادب و بی‌رحم بود.

مثال:

He was ungracious after losing the game.

معنی(example):

موضع بی‌ادب او همه را در مهمانی شگفت‌زده کرد.

مثال:

Her ungracious attitude surprised everyone at the party.

معنی فارسی کلمه ungracious

: معنی ungracious به فارسی

بی‌ادب، ناشایست و بدون سپاس یا احترام به دیگران.