معنی فارسی unhappens
B1فعل بیانگر عمل غیرقابل بازگشت به یک وضعیت پیشین یا از بین بردن حادثهای که اتفاق افتاده است.
To reverse an event that has already occurred.
- verb
verb
معنی(verb):
To cease to have happened; to undo itself.
مثال:
I wish everything that happened between us could unhappen, and we could start again.
example
معنی(example):
کاش میتوانستیم اشتباهات گذشته را از بین ببریم.
مثال:
If only we could unhappen mistakes from the past.
معنی(example):
به نظر میرسد غیرممکن است که آنچه انجام شده را از بین ببریم.
مثال:
It seems impossible to unhappen what has already been done.
معنی فارسی کلمه unhappens
:
فعل بیانگر عمل غیرقابل بازگشت به یک وضعیت پیشین یا از بین بردن حادثهای که اتفاق افتاده است.