معنی فارسی unhappinesses

B1

بدبختی‌ها، حالتی منفی که نشان‌دهنده عدم رضایت است.

Instances or experiences of being unhappy.

noun
معنی(noun):

The feeling of not being happy

example
معنی(example):

بدبختی‌های شخصیت‌ها در داستان بازتابی از چالش‌های واقعی زندگی است.

مثال:

The unhappinesses of the characters in the story reflect real-life struggles.

معنی(example):

آنها در طول جلسه گروه حمایتی، بدبختی‌های خود را با هم به اشتراک گذاشتند.

مثال:

They shared their unhappinesses with each other during the support group meeting.

معنی فارسی کلمه unhappinesses

: معنی unhappinesses به فارسی

بدبختی‌ها، حالتی منفی که نشان‌دهنده عدم رضایت است.