معنی فارسی unhasp

B1

بدون درب، حالتی که باز نشده یا باز نشده باشد.

Not having a covering or husk; in a state that is not opened.

verb
معنی(verb):

To unfasten

example
معنی(example):

بذر تا زمانی که آماده جوانه زدن است، بدون درب باقی می‌ماند.

مثال:

The seed remains unhasped until it is ready to sprout.

معنی(example):

یک جوانه بدون درب را می‌توان روی شاخه دید.

مثال:

An unhasped bud can be seen on the branch.

معنی فارسی کلمه unhasp

: معنی unhasp به فارسی

بدون درب، حالتی که باز نشده یا باز نشده باشد.