معنی فارسی unholster

B1

خارج کردن سلاح از غلاف یا جا سلاح.

To remove a firearm from its holster.

verb
معنی(verb):

To remove (a weapon) from its holster.

example
معنی(example):

قبل از ورود به ساختمان، او باید سلاحش را از غلاف خارج کند.

مثال:

Before entering the building, he had to unholster his weapon.

معنی(example):

او به او یاد داد که چگونه به سرعت سلاحش را از غلاف خارج کند.

مثال:

She taught him how to unholster his firearm quickly.

معنی فارسی کلمه unholster

: معنی unholster به فارسی

خارج کردن سلاح از غلاف یا جا سلاح.