معنی فارسی unicolor
B1یکرنگ، به حالتی گفته میشود که رنگی یکسان در یک شیء یا الگو وجود دارد.
A term describing something that consists of one color only.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of one color; monochromatic.
example
معنی(example):
نمایش مد دارای لباسهای یکرنگ بود که همگی از یک سایه مشابه بودند.
مثال:
The fashion show featured unicolor outfits that were all the same shade.
معنی(example):
او طراحیهای یکرنگ را به خاطر سادگی آنها ترجیح میدهد.
مثال:
He prefers unicolor designs for their simplicity.
معنی فارسی کلمه unicolor
:
یکرنگ، به حالتی گفته میشود که رنگی یکسان در یک شیء یا الگو وجود دارد.