معنی فارسی unijunction
B2دستگاه الکترونیکی که در آن دو ناحیه نیمههادی با اتصال خاصی طراحی شدهاند و برای کاربردهای خاصی در مدارها استفاده میشود.
An electronic component that has a unique junction of three layers and is used primarily as a switch.
- noun
noun
معنی(noun):
A transistor that has a single junction.
example
معنی(example):
یک دستگاه unijunction میتواند جریان را در مدارها کنترل کند.
مثال:
A unijunction device can control current in circuits.
معنی(example):
ترانزیستور unijunction در کاربردهای الکترونیکی مختلف مورد استفاده قرار میگیرد.
مثال:
The unijunction transistor is used in various electronic applications.
معنی فارسی کلمه unijunction
:
دستگاه الکترونیکی که در آن دو ناحیه نیمههادی با اتصال خاصی طراحی شدهاند و برای کاربردهای خاصی در مدارها استفاده میشود.