معنی فارسی uninvestigated

B1

بی‌تحقیق، به معنای عدم بررسی یا تحقیق در مورد موضوعی.

Not examined or looked into.

adjective
معنی(adjective):

Not investigated.

example
معنی(example):

برخی مسائل بی‌تحقیق باقی مانده‌اند که منجر به مشکلات حل‌نشده شده است.

مثال:

Some issues remain uninvestigated, leading to unresolved problems.

معنی(example):

ادعاهای بی‌تحقیق نگرانی‌هایی را در بین جامعه ایجاد کرد.

مثال:

The uninvestigated claims raised concerns among the community.

معنی فارسی کلمه uninvestigated

: معنی uninvestigated به فارسی

بی‌تحقیق، به معنای عدم بررسی یا تحقیق در مورد موضوعی.